
کمان تو تکیه گاه تیر کند من نیست!
من روزگاریست که بر نشان افسوس نشسته ام
دوباره بر چله نشستن من دروغی فاحش است.
دروغی به وسعت دنیا با آغوش باز!
دنیایی که مرا اسیر کماندار سپید می پندارد
چله شکن روزگار را اسیر پنداشتن،توهمی حقیقیست!
"سدريك"
نظرات شما عزیزان:
|